Blog

مجموعهٔ چهارم

باخنده که می‌آیی بی‌گریه‌تر از من نیست در پای تو تو می‌افتم گویی خبر از من نیست چشم تو نگاره‌ای خدایی‌ست پایان غم دل آشنایی‌ست

Read More »

مجموعهٔ سوم

بگذار که عشق دل به بازی بکشدتا قصهٔ ما به عشقبازی بکشد بی‌تو چونم قصهٔ پاییز و برگ بزدا هزچه نقاب از قپ اندیشهٔ خود

Read More »