بگذار که عشق دل به بازی بکشدتا قصهٔ ما به عشقبازی بکشد
بیتو چونم قصهٔ پاییز و برگ
بزدا هزچه نقاب از قپ اندیشهٔ خود
من از انسان به تو بر میگردم